و اهم کردن

+کوک دلممم

-بزار ماساژ بدن خوب میشی

شروع کردم به ماساژ دادن دلش که دیدم خوابش برده . خوشحالم که دوباره پیداش کردم و مال خودم شد . الان این صورت کیوت این بدن ها.ت همهچی این دختر الان مال کنه  . گرفتمش تو بغلم و خوابیدیم

فردا صبح 

ویو یونا

از خوب بیدار شدم دیدم تو بغل کوکم داشتم بهش نگاه میکردم که چشماش رو باز کرد 

-انقدر جذابم مگه ؟

+آره جذاب می... 

که یهو یادم دیشب افتادم و از خجالت سریع رفتم زیر پتو 

-عه 

+وایی ما لختیم عه اونور ... آیی

یهو دلم درد گرفت کوک پتو رو کشید کنار 

-چیشدی 

+همش تقصیر توعه دیگه دیشب این وحشیا بودی همش میگفتم آرومتر ولی کو گوش شنوا 

-تو میگفتی آروم تر؟😶

+آره 

-پس من بودم دیشب میگفتم آح.ح ددی تند تر . اح ددی خیلی خوبه ؟

+ایش 

-بیا بریم حمام 

+باهم ؟ نه اصلا . که یهو دیدم تو حمام هستیم

-من که همچیتو دیدیم دیگه چی هست که ندیدم ؟

+ایش 

۲۰ مین بعد

از حمام آمدیم بیرون لباس پوشیدم و موهامون رو خشک کردیم

+کوک 

-جان کوک

+میگم تخت رو چه کنیم ؟

-میگم بیان آمیزش کنند

+باش بریم پاین

-بریم

 رفتیم پایین مادر کوک سر میز بود 

+سلام مامان جون

@سلام دختر گلم

-سلام مامان

@سلام پسرم 

نشستم 

-مامان به نظر میاد خیلی خسته ای 

@اره خیلی هستم 

+مامان جون مگه دیشب نخوابیدید ؟

@با صدا های که از اتاق شما می‌آمد مگه میشه خوابید ؟

سرخ شدم و سرمو انداختم پایین

-عه مامان

@پسرم به تخت رحم نمیکنی به زنت رحم کن

+بیشتر خجالت کشیدم و رفتم 

@دخترم خجالت ندارد که. راستی من میرم خونه مامان جون (مامان بزرگ مادری کوک)حالش بده 

-عه کی میای 

@احتمالا هفته دیگه

-خنده شیطانی به یونا کردم 

-خوبه اصلا مشکلی نیست

@هعی عروسمو اذیت نکنیا

- نه بابا 😈

@الکس هم میاد پیشتون 

-عا

@من دیگه میرم 

+مراقب خودتون باشید 

@تو هم مراقب باش 

مامان کوک رفت 

کوک آمد نزدیکم و....

اگه آسمان این پارت و میخواهید فالو بعد بیاید گفتمان اسماتش رو اینجا ننوشتم چون ترسیدم دوباره اکم غیر فعال بشه❤️

شرط این پارت 

۵لایک 

خدایی اون قلبو قرمز کن دیگه ❤️